این جشنواره انگشتش را روی حساسترین و کاربردی ترین بخش مدیوم سینما گذاشته است. سراغ فیلم ها و سریال های پر طمطراق نرفته است. به حسب ضرورت و اضطرار امروز جامعه و جهان دریچه ایی باز کرده است تا از کارکردها و ظرفیت های تصویر و مدیوم فیلم و سینما در متن جامعه امروز بهره گیرد.
فیلم های کوتاه 100 ثانیه ای. آن هم در عصر رشد و گسترش شبکه های اجتماعی و دنیای سیال دیجیتال.
جریان آسان و فراگیر تولید فیلمهای کوتاه باعث شده تا دهها و صدها فیلم کوتاه بیاهمیت و «لاوجود» در طول سال ساخته شوند. با دوربین های حرفه ای یا امکانات غیرحرفه ای، ابتدایی و حتی با موبایل.
چشم انداز آمار نشان میدهد که سالانه بیش از سه تا پنج و به روایتی هفت هزار فیلم کوتاه سازمانی یا خودجوش در کشور تولید می شود. این اتفاق بزرگی است. خیلی از این آثار شاید شرایط حتی یک بار دیده شدن را هم نداشته باشند. بسیاری به دلیل دشواری ورود موفق به عرصه های حرفهای و جشنواره فقط در دایره محدود خانوادهها و دوستان دیده می شوند. بخشی از این آین ها بسته های کوچک آموزشی، تبلیغی، ثبت خاطره و حدیث نفس هستند و تعدادی بسیاری هم شاکله و شاخصه های یک فیلم بالغ را دارند و برخی از آنها اما، جرقه های هستند که نبوغ، استعداد و خلاقیت در آنها موج می زند.
دیگر شکی نیست به جز چند فیلم سینمایی؛ که بعضا به تعداد انگشتان یک یا دو دست هم نمیرسند در سینمای ما قابل اعتنا هستند. ازدیاد«تولید مثل» آثار ضعیف و ناقص و فیلم های بلند فاقد درک مسائل جامعه و ضرورتهای فرهنگی و اجتماعی در کلیت سینمای امروز ما باعث قهر، دوری و فاصله مخاطب – نه فقط مخاطب عام که مخاطب خاص – هم شده است. سینمای حرفهای و سینمای بدنه ما خسته و بی نشاط است. در سطح اجتماع وول میخورد. فاقد پیامهای اجتماعی قرص و محکم است. بیشتر نوعی محاکات سطحی است.
سینِما فرایندی گران و دشوار است. تولید یک فیلم سرمایهگذاری قابل اعتنایی را میطلبد که اگر برخودار از اندیشه- تجربه و ویژگیهای موفقیت نباشد بسیار سرمایه سوز و پرخطر است. شاید به همین دلیل است که بخش خصوصی در سینمای ما نقشی ندارد و یا فقط در جاهایی حضور پیدا میکند که خیالش از بازگشت سرمایه جمع باشد. مثل طنزهای اجتماعی عامه پسند و …
کسی نمیتواند منکر شود که دهها فیلم در طول یک سال شانس پخش و اکران پیدا نمیکنند و در انبارها و آرشیوها خاک میخورند. با بررسی گذرایی متوجه میشویم که در یک بازه زمانی ده ساله میلیاردها تومان سرمایه کشور مثل زباله دور ریخته میشوند و حتی، در فیلمخانه ها، پژوهشکده ها و هیچ جایی از آنها استفاده نمیشود و فقط برای حلقه کوچک دوستان و سازندگان آثار خاطره هایش میماند و احتمالاً، یکی دو نمونه بی کیفیت برای گزارش کارها و اقتضائات روزمرگی.
این در حالی است که فیلم های آبرودار ما هم چندان خریداری ندارند. البته، حساب استثناها جداست. جالب اینجاست که بخش بزرگی از تولیدات سینمای ما از منابع و بودجه های دولتی و سازمان ها تأمین میشوند و در این بین نه تهیه کننده و نه بعضا، فیلمساز ککش هم نمی گذرد.
شتاب زندگی در جامعه امروز بالاست. در عصر پیچیده و پرشتاب امروز که اوقات فراغت معنای واقعی اش را از دست داده و چرخه پرسرعت روند فعالیت و رومزگی اجازه تمرکز و فراغت را نمیدهد ضریب وقتهای خالی و حوصله مردم هم به شدت پایین است. شاید از دلایل دوری بخشهایی از مردم با سینِما همین باشد. در این شرایط بدون شک، بسته های فرهنگی و تفریحی سهل الوصول و فیلمهای کوتاه و ثانیه ای حرف اول را می زنند. بویژه اینکه با رشد تکنولوژی الکترونیک و توسعه فضاهای مجازی و گسترش روزافزون دامنه شبکههای اجتماعی زندگی پیوندی ناگسستنی با این فضاها دارد؛ پس بهترین، موثرترین و آگاهیبخش ترین محصول عرضه فیلمهای کوتاه در این ظرفیت هاست.
فیلم کوتاه نیاز جامعه امروز است. سینمای کوتاه سینمایی خلاق تر، جسورتر، کنکاوتر و مستقل تر است. رشد صنعت، تکنولوژی و فضاهای مجازی این مکانیسم را ایجاد کرده تا از این فرایند راهبردی تر و کاربردی تر استفاده کنیم. این استفاده هم در حیطه فرهنگ سازی و تعالی فرهنگی جامعه می تواند باشد و هم در گستره مقاصد تبلیغی،آموزشی و کاربردی. عصاره و جان مایه سینماست. گونه سینمایی خردورزتر و اندیشه محوراست. اسیر ملاحظات و مناسبات نیست. چون گرفتار گیر و گور های حرفه ای سینمای بدنه نیست پس مستقل تر است و به تناسب آن، محاکات واقعی تر درون اجتماع و آدم ها است.
از این رو، معتقدم این نوع سینما فراتر از اهداف تجربی و مزیت های آموزشی که برای نسل جدید فیلمسازان دارد از آن رو که در چنبره کلیشه ها و مقتضیات سینمای بدنه نیست خلاق تر و جسارت آمیزتر و ضروری تر است و توجه به آن نیازی است اساسی.
ابوالفضل ذوالفقاری/ جوان آنلاین