این گفتگو در خصوص فیلم کوتاه و به بهانه برگزاری نهمین جشنواره بین المللی فیلم های 100 ثانیه ای با فرزاد موتمن انجام شده است. او علاوه بر کارگردانی سال ها به تدریس در دانشگاه مشغول است. صحبت های کارگردانی که علاقه وافرش به سینمای مستند و تجربی در صحبت هایش مشهود است اما بی مهری های این سینما را تجربه کرده ، قطعا خواندنی است.
برخی اعتقاد دارند فیلم کوتاه پیش درآمدی برای فیلم بلند است شما چقدر با این حرف موافقید و آیا اساسا اصالت هنری و حرفه ای مستقلی برای این قالب قائل هستید؟
فیلم کوتاه اصالت مستقل خود را دارد اما در عین حال می تواند برای برخی فیلمسازان راهی برای رسیدن به سینمای طویل باشد. یعنی یکدیگر را نغض نمی کنند.
آیا این مسیر برگشت پذیر هم است، به این معنا که فیلمسازی از ابتدا در سینمای بلند گام برداشته و در ادامه در سینمای کوتاه به تجربه های جدید بپردازد؟
به طور طبیعی باید باشد! مثلا در سال های دور ناصر تقوایی وقتی فیلم طویل ساخت باز هم برگشت و فیلم کوتاه ساخت. در این سال ها (من از خودم حرف می زنم) چون از فیلم های مستند کوتاه شروع کردم آنقدر فشارها بر فیلمساز زیاد است و روحیه ها تضعیف می شود و اذیت و خسته می شویم که تاب و توانی برای بازگشت به فیلم کوتاه نداریم اما اگر شرایط به خصوص از نظر اقتصادی برای فیلم کوتاه بهتر شود فکر می کنم انگیره به ما هم داده می شود تا دوباره به ساخت فیلم کوتاه بپردازیم.
پس کلا دنیای متفاوتی دارد و لذت های جداگانه ای هم دارد؟
خیلی، دنیاهای متفاوت و به دنبال آن لذت های مختلفی در ساخت فیلم کوتاه وجود دارد.
آقای موتمن! در خصوص ویژگی فیلم کوتاه بگویید و اینکه آیا تقسیم بندی فیلم ها از نظر زمانی درست است یا تفکیک موضوعی کفایت می کند؟
فیلم کوتاه از نظر من فیلمی است که به یک لحظه می پردازد و آن لحظه باید دارای پیچش و چرخشی باشد که در انتهای آن لحظه حسی از غافلگیری داشته باشیم.
فیلم های کوتاه معمولا از نظر ژانر تقسیم بندی نمی شوند زیرا فیلم های ژانری به شخصیت پردازی نیاز دارند و اساسا داستان گو هستند اما فیلم کوتاه با زمان محدودی که دارد نمی تواند شخصیت پردازی کند و معمولا یک داستان حجیم را نمی تواند تعریف کند. فیلم کوتاه به نظر من همیشه در بهترین شکلش نمایش دهنده یک موقعیت است که از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شود.
مخاطب این دسته آثار چه کسانی هستند و این دامنه تا کجا می تواند ادامه پیدا کند؟
فیلم کوتاه ذاتا تجربی است و مخاطب آن جدی ، سختگیر و به صورت کلی مخاطب خاص تر سینماست . به نظرم بی معنی است اگر فکر کنیم فیلم کوتاه برای مخاطب عام تر سینما ساخته می شود.
آیا دستیابی به این دسته آثار در کشور ما مهیا شده است؟
به جز جشنواره هایی که فیلم کوتاه نمایش می دهند خیلی موقعیت هایی نداریم که فیلم کوتاه نشان دهند. به نظر من 2 اتفاق اساسی می تواند در این زمینه بیفتد؛ یکی سانس های به خصوصی در سینماهای معمولی اختصاص داده شوند یه نمایش این فیلم ها؛ البته نه همیشه و هر از گاهی مجموعه ای از فیلم های کوتاه نشان دهند. در کشورهای دیگر هم این اتفاق می افتد. این نوع سانس ها دانشجویان سینما و علاقمندان به این قالب را به خود جذب می کند و درآمدزا هم می تواند باشد اما نباید انتظار داشت که استقبال به صورت خانوادگی اتفاق بیفتد، این دسته از فیلم ها اساسا متعلق به جوانان است.
اتفاق دیگری که می تواند بیفتد این است که کانال های تلویزیونی که فرهنگی ترند به طور مرتب به نمایش فیلم کوتاه بپردازند. یعنی مثلا هر روز یک باکس برای فیلم کوتاه داشته باشند و به مدت یک ساعت دو ، سه فیلم کوتاه هر روز نمایش دهند. این در واقع می شود یک جایی برای تماشاچی فیلم کوتاه که بتواند دسترسی راحتی به فیلم کوتاه داشته باشد و اگر تلویزیون این فیلم ها را بخرد و برای پخش آن پول پرداخت کند به سازندگان فیلم کوتاه انگیزه ای می دهد برای اینکه حداقل فیلم هایشان را روی آنتن ببرند و بیشتر دیده شوند.
ساختار فیلم کوتاه تا چه حد بر زبان سینما تاثیر گذاشته است؟
سینمای حرفه ای یا سینمای اکران و طویل همیشه خودآگاه یا ناخودآگاه تحت تاثیر فیلم های تجربی قرار داشته است. در هالیوود هم تاثیر برخی سازندگان فیلم کوتاه مثل شارلی کلارک، استنلی کیج و مایا درن در سال های دور بر صنعت سینما انکارناپذیر است. در ایران اساسا به این شکل بوده است که برخی فیلمسازان تجربه های اولیه خود را فیلم کوتاه کرده اند و بعد این تجربیات را گسترش داده اند به سینمای صنعتی؛ اما اگر محمل هایی برای نمایش دائمی فیلم کوتاه داشته باشیم این تاثیرپذیری شدیدتر هم می شود و به نظرم بسیار مثبت است. فعلا نمی توانیم بگوییم فیلم کوتاه خیلی روی سینمای ایران تاثیر می گذارد .
در ایران اقتصاد خاصی این فیلم ها را پشتیبانی نمی کند این قضیه در همه جای دنیا هست یا خاصیت این نقطه جغرافیایی است؟
در همه جای دنیا کم و بیش فیلم کوتاه شرایط سختی برای تولید دارد. ولی جاهایی هستند که شرکت های تبلیغاتی برای پرستیژ فرهنگی شان هم که شده به فیلمسازان پول می دهند که فیلم کوتاه بسازند. اما در کشور ما این اتفاق نمی افتد فقط مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است که این مرکز هم در سال های گذشته به وظایفش عمل نکرد و به جای اینکه بودجه را به ساخت فیلم های کوتاه، تجربی و مستند اختصاص دهد، بودجه اش را صرف ساختن فیلم های داستانی که مدیران وقت دوست داشتند این فیلمسازها با این فیلم ها وارد سینما شوند، کرد . با این رویکرد این مرکز در گذشته از وظیفه اش دور شد و امیدوارم این مرکز دوباره به وظیفه اصلی اش برگردد.
در خصوص آخرین کار خود توضیح دهید؟
«سایه روشن» در حال فیلمبرداری است و فیلمی است که من با عشق و علاقه آن را می سازم. پروژه بسیار سختی است و این سخت ترین فیلمی است که تا به حال من دست گرفته ام. تریلر عشقی است و ابعاد روانکاوانه ای دارد بازیگران اصلی آن نیز محمدرضا فروتن و شقایق فراهانی هستند و پیمان شادمان فر نیز مدیر فیلمبرداری این پروژه است .
فیلمشناسی فرزاد موتمن در مقام کارگردان: نون و ریحون (۱۳۸۹)، پوپک و مش ماشاالله (۱۳۸۸)، اینک رستگاری (۱۳۸۷)، بیداری (۱۳۸۷)، صداها (۱۳۸۷)، جعبه موسیقی (۱۳۸۶)، باج خور (۱۳۸۲)، شبهای روشن (۱۳۸۱)، هفت پرده (۱۳۷۹) و سایه روشن( 1392) در حال ساخت....
فرزاد موتمن در سال 1336 در تهران متولد شد و دوران كودكي و نوجواني را در مناطق نفت خيز جنوب گذارنده است. بعد از اتمام تحصيلات متوسطه به ايالت متحده رفت و تحصيلات خود را در رشته سينما در سال 1979 (ميلادي) نيمه تمام رها كرد و به ايران بازگشت. پس از آن به عكاسي و فيلمبرداري پرداخت و مستندسازي را نيز تجربه كرد. او در سال 1378 به ساخت فيلم هاي سينمايي پرداخت و در كنار فيلمسازي به تدريس در دانشگاه سوره نيز مشغول شد.