فیلمسازی در دوره سهلانگاری!
اخبار / دوره 13 / فیلمسازی در دوره سهلانگاری!
محمدمهدی عسگرپور در گفتگویی اختصاصی با «صدبرگ» بولتن روزانه سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم 100 از شرایط امروز و فردای سینمای بلند و کوتاه ایران و سودای فیلمسازی در 100 ثانیه گفت.
چه زمانی که بر کرسی مدیریت صنفی تکیه زده است، چه زمانی که تهیهکننده است و چه در شرایطی که ردای کارگردانی بر تن دارد، همواره جنسی از متانت و آرامش را در کلامش میتوان دید که البته تناقضی با صراحت و جسارت در آنچه بر زبان میآورد ندارد! محمد مهدی عسگرپور که این روزها عهدهدار مدیرعاملی خانه هنرمندان ایران است، از فیلمسازان معتبر در سینمای ایران بهحساب میآید که در گفتگو با «صدبرگ»، بولتن روزنامه سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم 100، صراحتاً اعلام میکند که سودای ساخت فیلم ۱۰۰ ثانیهای هم در سر دارد؛ او با نگاهی متفاوت از شرایط امروز و فردای سینمای بلند و کوتاه در ایران میگوید:
*شما سابقه تهیهکنندگی هم دارید؛ از منظر تأمین سرمایه آیا مدیومی مانند فیلم ۱۰۰ ثانیهای هیچگاه شما را برای سرمایهگذاری بر روی یک فیلم وسوسه میکند؟
-در دو سه دهه اخیر که بعضی از جشنوارههای فیلم کوتاه را دنبال کردهام به این نتیجه رسیدهام که این وسوسه برای هر فیلمسازی امکان بهوجود آمدن دارد. این اتفاق برای هر فیلمسازی میتواند رخ دهد بهخصوص وقتی با یک سوژه خاص مواجه میشود. اگر فیلمسازی با برخی آثار حتی با زمان بسیار کوتاه مواجه میشود، خود به خود برایش وسوسهانگیز میشود حتی اگر ساخت فیلم کوتاه در ذهن آن فیلمساز از قبل وجود نداشته باشد. از این منظر معتقدم این در همواره به روی همه باز است، بهخصوص به روی آنهایی که در حوزه فیلمسازی مشغول فعالیت هستند. مگر اینکه کسی بخواهد عامدانه این در را در ذهن خودش ببند. این اتفاق هم خیلی وقتها رخ میدهد. چنین آدمی اساساً با فیلم کوتاه مواجه هم نمیشود. برخی فیلمسازان ما هستند که وقتی با آنها وارد گفتگو میشوید متوجه میشوید که اساساً فیلم کوتاه نمیبینند. انگار این مسئله ذهنی برای آنها بهوجود هم نیامده است که با فیلم کوتاه مواجه شوند. پس من هم امکان دارد که وسوسه شوم.
* هیچوقت دوست نداشتید که خودتان فیلم کوتاه و یا حتی فیلم ۱۰۰ ثانیهای بسازید؟
-راستش را بخواهید چرا. قبلترها البته این اندازه ساخت فیلم کوتاه مسئله ذهنیام نبود. حتی زمانی که در سینمای جوان مسئولیت داشتم. اما در حدود چند سال گذشته این انگیزه خیلی در من ایجاد شده است که بهصورت جدیتر به ساخت فیلم کوتاه فکر کنم. احساسم این است که بخشی از این ماجرا به سن و سال آدمها بازمیگردد. آدم از یک سن و سالی به بعد بیشتر دوست دارد با کمگویی و گزیدهگویی مسائل ذهنیاش را مطرح کند و شاید به همین دلیل این اواخر بیشتر به این مسئله فکر میکنم. امیدوارم بتوانم سوژه مناسبی هم برای آن پیدا کنم.
* چه سوژههای بیشتر در این زمینه نظرتان را جلب میکند؟
-بعضی از سوژههایی که در این سالها به ذهنم رسیده است را با برخی فیلمسازان جوانتر مطرح کردهام و برخی از آنها حتی ساخته هم شد.
* یعنی بهعنوان مشاور در کنارشان بودید؟
-بله. در همان دورههایی که تدریس کارگردانی میکردم، برخی سوژهها را حتی بهصورت عمومی به بچهها میسپردم تا از یک موضوع چند فیلم ساخته شود. این اتفاق چند بار در دورههایی که تدریس میکردم رخ داد. در عین حال گاهی این احساس را هم داشتم که از خودم بپرسم اگر خودت این سوژه را میخواستی بسازی چگونه میشد؟ متأسفانه مسائل اجرایی که پیش میآید، توان و انرژی زیادی از آدم میگیرد و انسان بهصورت متمرکز دیگر نمیتواند کاری را انجام دهد. بهخصوص ساخت فیلم کوتاه که علیرغم سادگی ظاهریاش بهشدت سخت است. ساخت فیلم کوتاه خوب حتی از ساخت یک سریال خوب هم سختتر است. اینجا بهشکل خیلی فشرده باید مفهومی منتقل شود و این سختگیری در ساخت یک سریال میتواند وجود نداشته باشد. به همین دلیل چون سختتر است آدم با احتیاط بیشتری به سمت آن میرود. امیدوارم این اتفاق برایم رخ بدهد.
* فکر میکنید سینمای کوتاه چقدر ظرفیت کشف استعداد برای سینمای بلند را دارد؟ بهخصوص که در سالهای اخیر کارگردانان با استعدادی از فیلم کوتاه به فیلم بلند رسیدند.
-البته همیشه اینگونه نیست. بعضی اوقات هم این اتفاق رخ میدهد. قبلتر ضریب موفقیت فیلمسازان کوتاه برای ورود به سینمای بلند کمتر از امروز بود. شاید به این دلیل که تفاوت این دو مدیوم خیلی زیاد بود اما امروز تفاوت میان این دو بسیار کم شده است. شما گاهی با یک فیلم سینمایی مواجه میشوید که گویی مدلی از چند فیلم کوتاه در کنار یکدیگر است. مدیومها به هم نزدیک شدهاند. شما اگر دقت کنید حتی تئاتر به تلویزیون و هر دو به سینما نزدیک شدهاند. حتی ویژوال آرت فضایی را ایجاد کرده است که بخشی از صنعت سینما تحتتأثیر آن قرار گرفته است. به این اعتبار میتوان گفت امروز تعریف کمی تغییر کرده و دیگر وقتی صحبت از سینما میکنیم الزاماً منظورمان سینمای بلند نیست. تا مدتی شاید شاهد بهم ریختگی مفاهیم هم باشیم. به این اعتبار امروز بیشتر احتمال دارد کسی که فیلم کوتاه خوب ساخته است، بتواند فیلم بلند خوب هم بسازد. تعداد این افراد اما همچنان چندان زیاد نیست. همچنان مخاطبان این دو حوزه متفاوت هستند. بچههای سینمای کوتاه یاد گرفتهاند چه سوژهای را با چه زبانی برای مخاطبان خاص این حوزه تصویر کنند اما وقتی این جماعت وارد عرصه سینمای بلند میشوند اساساً با مخاطبان متفاوتی هم مواجه میشوند.
* بزرگترین مشکل فیلمسازان نسل جدید از نگاه شما چیست؟
-براساس تجربهای که در این ۴ دهه فعالیت در سینما به دست آوردهام احساس میکنم موضوعات روز به روز با سهلانگاری بیشتری دنبال میشود. دلیلش هم مشخص است. دو دهه پیش برای هر پلان باید دقت میکردید که چه میزان نگاتیو مصرف میشود اما نسل تازه اساساً این حساسیتها برایش منتفی شده است. یعنی هر چقدر خواستند فیلم میگیرند و اگر نخواستند هارد را پاک میکنند و از اول میگیرند! این فرآیند دو نوع نگاه در فیلمسازی را بهوجود میآورد. آن ریزهکاریهای قدیم دیگر وجود ندارد. این شرایط منجر به یک سهلانگاری در فیلمسازی میشود که گاهی شاید موفقیتآمیز هم باشد! به همین دلیل است که هرچه در زمان جلو میآییم، تعداد آثار تولیدی بیشتر میشود اما تعداد آثار ماندگار کمتر. البته نمیخواهم نسل جدید را تخفیف بدهم، تنها میگویم با این ویژگیها مواجهند و اساساً هم دنیا دارد به این سمت حرکت میکند.