فرم در خدمت قصه
چهاردهمین دوره جشنواره فیلم 100

<p>در دنیا برای یک فیلم خوب ویژگیهایی وجود دارد که یکی از آنها تک سکانس و تک لوکیشن بودن است. ویژگی بعدی، شگفتی در داستان است. باید بتوانید در قصه خود یک مساله و یک کشمکش را مطرح کنید، غافلگیری در پایانبندی هم از دیگر ویژگیهاست که البته در بسیاری از فیلمها وجود ندارد. بسیاری از فیلمها همین مولفههای اولیه را هم ندارند چون خیلیها درگیر فرم میشوند. در حالی که قصه باید به شما از فرم بگوید و بگوید با چه فرمی باید یک قصه را تعریف کنید.</p><p>در فیلم صد ثانیهای باید حرف زد و شعار داد و یک نتیجهای از آن گرفت. باید نگاه جدیدی به یک موضوع ارایه کرد. به نظرم یک فیلمساز با نگاه و جهانبینی خود زنده است، حالا با هر رویکرد سیاسی و اجتماعی. در فیلم ۱۰۰ ثانیهای هم باید نگاه خود به جهان هستی را منتقل کنید.</p><p>ما در فیلم کوتاه وقتی برای انتخاب بازیگر نمیگذاریم و هرکسی مفتتر بیاید بیشتر به او بازی میدهیم! مثلا چه اشکالی دارد در فیلمهای کوتاه از بازیگر تیپیکال استفاده کنید که حس منفی بدهد؟ در خیلی از فیلمها بیخود و بیجهت همه حرف میزنند در حالی که میشود بازیگری را آورد که با چشم خود حرف بزنند. این یک ضعف بزرگ است!</p><p>اساسا ساختار فیلم کوتاه در فیلمنامه و کارگردانی متفاوتتر از فیلم بلند است. مثلا اساسا فلش بک در یک فیلم صد ثانیهای منسوخ شده است. گرچه جشنوارههای مبتنیبر فرم گرایی در جهان وجود دارد اما به طور کلی درگیریهای فرمی در جهان منسوخ شده است و باید قصه تعریف کرد.</p>